senselessness الان داشتم تو بلاگ عشق و دوستی یه مطلبی رو میخوندم که عنوانش این بود یک داستان کوتاه فوق العاده ... میخوام یه نظری در مورد اون بدم: با همه ی این ها، اگر از بالا و از نظرگاهی مافوق به این حجم تباهی نگاه کنیم رنج بشری را در خور وی خواهیم یافت. اما این امر در مورد این حیوانات زبان بسته، که رنجشان توسط انسان به مقیاس وسیع افزون شده، که بیش از آنچه در سرنوشتشان مقدر شده رنج می کشند،صادق نیست. ناگزیر باید پرسید برای چه این همه درد و رنج،و چرا؟ هیچ چیز نمی تواند خواست و اراده را متوقف کند، زیرا اراده نمی تواند خود را انکار کرئه و به رستگاری و رهایی دست یابد. یگانه توضیح توجیح کننده ی رنج موجودات این است که: اراده و خواست زندگی که زمینه و خواستگاه تمامی جهان پدیدار هاست، ناگزیر از طریق به جان هم انداختن پدیدارها اشتیاق خود را ارضا می کند. اراده به وسیله طبقه بندی انواع پدیدار ها مقصود خود را دنبال می کند، هر پدیدار باید به بهای مرگ دیگری زیست کند. و در این میان، از بخت بد حیوان، استعداد و گنجایش وی برای تحمل رنج کمتر از انسان است، و در میان خود انسان ها باز افرادی خود را تواناتر و با استعدادتر در تحمل این رنج می بینند و پتک این رنج را بر سر من و تو فرود می آورند برای آنکه ما باید بهای زیستن آنهار بپردازیم و در نهایت پاسخ مسئله تقدر این بیچارگاهن در ذات تراژیک خود تقدیر نهفته است نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان پیوندهای روزانه پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]()
![]() |
|||
![]() |